چه‌ کار کنم فرزندم احساس نیاز به یادگیری کند؟
چه کار کنم که یادگیری برای فرزندم جذاب باشد؟

برای یادگیری مشتاقانه باید کاری کرد که کودک احساس نیاز به یادگیری کند و این یادگیری برایش جذاب باشد تا بتواند ادامه بدهد.
گفتن این حرف‌ها نسبتا آسان است اما عمل به آن و اجرایش چه‌طور؟

🔻 دورانی که مدام می‌گفت: «این چیه؟»

چه‌کار کنیم فرزندمان احساس نیاز به یادگیری کند؟ اگر شما دوران کودکی او را از زمان نوزادی به یاد بیاورید، به یادتان می‌آید که از همان ابتدا احساس نیاز به یادگیری را داشت و این را نشان می‌داد. وقتی توانست اولین کلمات را بگوید با زبان خودش می‌توانست با سوالهای کوتاه شما را متوجه سوالها و نیازهایش به یادگیری کند، همه‌ی شما دوره‌ی «این چیه‌»ی فرزندتان را به یاد دارید.

🔻 چرا آن موقع احساس نیاز می‌کرد؟

او می‌توانست همین الان هم احساس نیاز را به یادگیری داشته باشد، اگر درست با او رفتار کرده باشیم.
در مورد خیلی از کودکان این طور است که کماکان همان اندازه احساس نیاز به یادگیری را دارند. در مورد بسیاری‌شان نیز میشود گفت که این احساس نیاز به یادگیری کمتر شده است، اگر نگوییم که از بین رفته است.

🔻 ورود به جهانی ناشناخته

آن موقع این احساس نیاز به طور غریزی یا فطری در وجودش بود. چون وارد جهانی ناشناخته شده بود و می‌خواست از آن سردربیاورد. بداند هر چیز چیست. با همان سوال «این چیه» می‌خواست علت هرچیز را بفهمد. چرا این را ول می‌کند می‌افتد؟ چرا این میرود بالا؟ و هزاران سوال دیگر، یعنی ذهنش پر بود از سوالهایی درباره چرایی‌های جهان و چگونه‌های انجام کارهای جهان و این ‌را می‌پرسید.
بعضی از پدر و مادرها که تعدادشان زیاد نیست برخورد تندی با این قضیه دارند. گلایه می‌کنند که کودک آن‌قدر سوال می‌پرسد و خسته می‌شوند. البته خوشبختانه تعداد این‌گونه پدر و مادرها زیاد نیست.

🔻 پرسشگری و آینده

طبیعی‌ست کودک پس از مدتی که با چنین واکنشی روبه‌رو میشود، آن احساس نیاز را در خود سرکوب می‌کند یا آن احساس را پنهان می‌کند و نشان نمی‌دهد. ولی خوشبختانه روز به روز مادران و پدران بیشتری متوجه میشوند اصلی‌ترین چیزی که در آینده به فرزندشان کمک خواهد کرد، همین پرسشگری و همین سوالهایی است که امروز می‌کند.
اگرکودک طبق روال درست و عادی رشد کرده باشد اکنون نیز احساس نیاز می‌کند. لزومی ندارد کار خاصی در مورد او انجام دهیم اما خب گفتیم که به هر حال این اتفاق افتاده است.
خیلی از کودکان احساس نیاز نمی‌کنند که چیزی را یاد بگیرند. به خصوص وقتی به قضیه درس و درس خواندن و این‌طور چیزها که می‌رسد.
حالا باید در مورد این کودکان چه‌ کار کرد؟

🔻 شوق روز اول

باز هم یک مورد دیگر را مثال می‌زنم، وقتی بچه‌ها می‌خواهند بروند کلاس اول، روز اول مدرسه برایشان جذابیت خیلی زیادی دارد. درایت مدیران آموزشی و معلمان، همراه با خردمندی مادر و پدر می‌تواند باعث شود که این شوق و ذوق ادامه پیدا کند و این جذابیت به عرصه‌ی فراگیری درسهای مختلف نیز تسری پیدا کند. اما خب گاهی اوقات این‌طور نمیشود.

🔻 جدایی درس و جهان


برخی کودکان به نحوی زندگیشان، زندگی شخصیشان، فکرشان، ذهنیتشان از جهان درس جدا میشود. یعنی درس می‌آید یک طرف و ذهنیتشان زندگی و جهان و … می‌رود به طرف دیگر.

حالا ما چگونه میتوانیم آن چرایی‌ها را که بچه موقع ورود به جهان داشت و آن چگونگی‌هایی که دنبال می‌کرد دوباره در جان او زنده کنیم تا همان روند را در مورد درسها علوم، ریاضی و سایر درس‌ها داشته باشد؟ چگونه می‌شود کودکان را به این سمت و ایجاد یگانگی دوباره سوق داد؟
قطعا میشود ولی باید همان قانون‌مندی اولیه را بشناسیم.
چرا آن موقع کودکان جست‌وجوگر بودند؟ برای این‌که وارد دنیایی دیگر شده بودند. با جهانی بود که نمی‌شناختند. می‌خواستند ببینند چی به چیست؟
اما الان زندگی‌شان دوپاره یا چند پارچه شده است.
یک طرف ذهنیاتشان یه طرف زندگی‌ست که دور و بر خود میبینند. یک طرف دیگر درسهایشان است. باید بخوانند و یاد بگیرند و ما اسمش را می‌گذاریم یادگیری. علم و دانش و این‌جور چیزها. تا وقتی بین این حیطه‌ها جدایی باشد این وضع برقرار است.

🔻 برای ایجاد یگانگی دوباره

کسی که می‌پرسد چه‌کار کنم بچه‌ام احساس نیاز به یادگیری کند، در درجه‌ی اول و آخر باید کاری کنیم که این یگانگی بین درس خواندن و زندگی دوباره برای کودک ایجاد شود.
چگونه ایجاد شود؟ تمام مباحثی که بچه‌ها در مدرسه میخوانند چه ریاضی، چه درس‌های دیگر به نحوی با همه‌ی زندگیشان ارتباط دارد. ما باید این ارتباط را کشف کنیم و به کودک نشان دهیم.
کودک باید متوجه شود که یاد گرفتن هر کدام از این مباحث این تاثیر و ارتباط مستقیم را با زندگی اش دارد و این‌گونه به نفعش است.

🔻 چرایی‌های جدید

فراموش نکنیم که کودک هنوز آن چرایی‌ها و چگونگی‌هایش را دارد. صدها مثال می‌شود برایش زد. اما آن‌ها در حیطه‌هایی‌ است که دوست دارد. آن‌ها در حیطه‌هایی است؟ که می‌خواهد و علاقه دارد.
این‌که چرا من نباید گوشی شخصی برای خودم داشته باشم؟ برایش سوال است.
چرا نباید بروم در کوچه بازی کنم؟ مگر چه می‌شود؟
چرا نباید با دوستم تنهایی برویم پارک بازی کنیم؟ برای یک کودک هفت، هشت ساله. توضیح دادن علت این چیزها نیست و کودک در برخی موارد قانع نمی‌شود. در نتیجه در مسیرش برای رویارویی با جهان دچار اشکال می‌شود.

🔻 کاربردی کردن دروس

اما از این طرف وقتی ببیند این چیزهایی که می‌خواهد بخواند مثلا درس آشیانه‌ی پرندگان در کتاب علوم با زندگی‌اش ارتباط دارد با همین چیزی که کار می‌کند و می‌بیند ارتباط دارد. اگر آن چیزی که می‌بیند آشیانه‌ی پرندگان باشد در خانه‌شان، نزدیک خانه‌شان روی درخت. می‌تواند آشیانه‌ی پرندگان را ببیند می‌تواند برود و از دیدنشان لذت ببرد. حالا اگر شیطان‌تر بود کار دیگری هم می‌کند و می‌رود بالا. یک‌جوری دست می‌زند به آشیانه پرندگان و چیزهایی از این قبیل.

یا اگر صحبت مغناطیس می‌شود متوجه باشد که مغناطیس در خیلی از چیزهایی که در زندگی می‌بیند دیده می‌شود. اگر درباره‌ی بهداشت تن می‌خواند خودش می‌بیند که این رعایت بهداشت تن چه ثمره‌ای برایش دارد. خودش زودتر می‌تواند بفهمد یا به خاطر بیاورد که فلان آشنا یا دوستمان که بیماری قلبی داشت و در بیمارستان بستری شد و آن‌طور شد و این‌طور شد، به خاطر قلبش بود.
خب طبعا یاد می‌گیرد و می‌خواهد این بیماری قلب را بشناسد و از این جور چیزها.

🔻 نمایش ارتباط درس‌ها و جهان پیرامون


کاری که باید بکنید این‌ است که تک تک ارتباط‌های درسی را با زندگی به او نشان دهید. این که چگونه می‌توانیم این‌ها را ارتباط دهیم، باید بخوانیم، فکر کنیم، ببینیم و باید این‌ها را به هم ارتباط دهیم.

🔻 یادگیری چگونه جذاب می‌شود


سوال دوم این بود که چه‌ کار کنیم یادگیری برایش جذاب باشد.
جوابش واضح است ادامه‌ی همان بحثی است که در پاسخ قبلی گفتیم. یعنی با همان ارتباط دادن تک به تک مباحث درسی با زندگی کودک.

🔻 شما دو راه دارید

یا خودتان با فکر و اندیشه و دیدن و جست‌وجو و همراهی با کودک بیایید مصداق های ارتباط کاربردی تک تک مباحث درسی با زندگی پیدا کنید. آن هم نه یک کاربرد هر مبحث درسی بلکه ده‌ها کاربردی که در هر کدام در زندگی دارد.

🔻 راه اول: خودتان مصداق‌ها را بیابید

هر مبحث درسی با بسیاری جلوه های زندگی شخصی و اجتماعی انسان‌ها ارتباط دارد. پیدا کردن این‌ها هم لذت‌بخش است و هم کمک می‌کند که کودک به تدریج احساس یادگیری کند. این رفت و برگشت ها از مصداق به موضوع دوباره از موضوع به مصداق حرف زدن در مورد این چیزها لذت‌بخش است. اما البته خیلی وقت می‌گیرد.

🔻 راه دوم: در شش‌کتاب‌ها ببینید


شش‌کتاب‌های دبستانک کتاب‌هایی‌ست که می‌توانید در سایت ما با آن‌ها بیشتر آشنا شوید. درباره‌ی فلسفیدن، درباره‌ی سواد خواندن، جدولهای یادگیری متقاطع، آموزش شطرنج، گردشگری که منتشر شده‌اند و چیزهای دیگر که در حال تولید است.

شش‌کتاب‌ها هر مبحث درسی را به کاربردش در زندگی ارتباط می‌‌دهند و در مودشان بحث می‌کنند. خب مطالعه‌ی شش‌کتاب‌ها توسط کودک و خودتان کمک می‌کند تا موضوعات زندگی را در عمل پیدا کنید.
مطمئن باشید وقتی که کودک ارتباط مفهوم درسی با زندگی را درک کند، ببیند و تجربه کند، درس برایش جذاب میشود. آن روحیه‌ی «این چیه» و «اون چیه» که در یک سالگی می‌گفت با حالت بهتر، متکامل‌تر و پیشرفته‌تری در کودک ایجاد میشود.

پس دو راه دارید: یا خودتان روی مصداق‌های کاربردی هر مبحث درسی کار می‌کنید یا از شش‌کتاب‌های دبستانک استفاده می‌کنید.

🔷 اما نه! راه سومی هم هست که از هر دو راه بالا بهتر است.
این‌که هر دو راه را با هم مورد استفاده قرار دهید.
یعنی هم خودتان پیگیر مصداق‌های کاربردی هر مبحث باشید و هم از شش‌کتاب‌ها استفاده کنید.

نویسنده: سیدرضا تهامی


مطالب پربازدید دبستانک

۱۰ کتاب برای تقویت روانخوانی کلاس اول

کتاب تقویت روخوانی کلاس اول

تقویت درک مطلب دبستانی ها

بهترین کتاب روانخوانی اول دبستان

خرید کتاب کودک

۴ کتاب تقویت درک مطلب کلاس اول

جدول کودکانه برای اول تا ششم دبستان

فلسفیدن برای اول تا ششم دبستان

روانخوانی کلاس اول

شاهنامه کودکان

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *